loading...
کل کل شیعه و سنی
محمد امین (شیعه) بازدید : 4 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (1)

قبل از آن که پاسخ را بیان نماییم، لازم است دو نکته را ذکر کنیم :
‌اوّل: دعواى سیاسى و قدرت آن
انگیزة سیاسى از مهم ترین عوامل تأثیر گذار در اجتماع بشرى است. اگر کسى بگوید: پتانسیل انگیزة سیاسى نیرومند تر از دیگر انگیزه‌ها است، سخن گزافى نگفته است. حتى گاه دیده مى‌شود دیندار در تعاملات اجتماعى به جهت نیرومندى انگیزة سیاسى، از ارزش‌های دینى و مسئولیت ناشى از آن فاصله مى گیرد و به جهت جاه طلبى و نیل به
آرمان‌های سیاسى، دین را فدا می‌کند. براى این سخن نمونه بسیار است.
این انگیزه موجب شد که گروهى از مسلمانان پس از رحلت رسول گرامى اسلام(ص) با به فراموشى سپردن و نادیده گرفتن وصیت‌هایش در سقیفة بنى ساعده براى تصدى امر حکومت به چانه زنى بپردازند.
مسلمانان بعد از رحلت پیامبر، در امر حکومت با هم به نزاع برخاستند و دو دسته شدند:
گروهى در پى نظام خلافت بودند و به سقیفة بنى ساعده رفتند و سرانجام ابوبکر قدرت سیاسى را به دست گرفت.
گروهى دیگر در پى نظام امامت بودند و به طرفدارى از امام علی(ع) برخاستند و انتقال قدرت سیاسى به حضرت را خواستار شدند، ولى به نتیجه نرسیدند؛ چرا که قدرت انگیزة سیاسى بالا بود و این امر سدّى محکم در برابر بسیارى از استدلال‌ها قرار گرفت و نگذاشت حیات سیاسى مسلمانان راه درست خویش را بپیماید.
دوم: قرآن کتاب هدایت و معجزة جاویدان است. قرآن کتاب هدایت بشر است. این هدایت فراتر از مرزهاى جغرافیایى و زمانى است.
قرآن کتاب هدایت تمامى بشر از زمان خاتم پیامبران به بعد است. قرآن با توجه به جهانی و جاودانى بودن دین اسلام "هدى النّاس"(1) است؛ یعنى راهنماى همة‌ بشر از زمان حضرت خاتم تا دمیدن صور اسرافیل است؛ به همین جهت خداوند به حفظ آن اهتمام ورزیده است. فرمود: "انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون؛(2) همانا ما قرآن را فرو فرستادیم و خود آن را حفظ می‌کنیم.»
مشیّت خداوندى به مصونیت قرآن از تحریف تعلق گرفته است، و این هم راهکار طبیعی را میان انسان‌ها می‌طلبد، چرا که فرموده اند: «أبا الله ان یجرى الاشیاء الاّ بالاسباب».(3) بعد از بیان این دو نکته مى‌گوییم: قرآن کتاب هدایت است وهمواره باید چراغ راه بشر قرار گیرد، تا شاهد صدقى براى رسالت رسول گرامى اسلام(ص) و دستور عمل زندگى باشد. لازمة وصول به این هدف مصون ماندن قرآن از تحریف است که در مشیّت خداوندى نهفته است.
اگر خداوند وعده داده است که قرآن را از تحریفات مصون نگه می‌داریم، به گفتة مفسران وحی، این امر راهکار مى خواهد. یکى از راهکارها این است که قرآن در امر سیاسى (به این معنا که بعد از پیامبر چه فردى قدرت سیاسى مسلمانان را به دست بگیرد) که از پتانسیل قدرتمندى بهره مند است،‌ با شفّافیّت وارد میدان نگردد؛ بلکه به گونه اى رهنمود دهد که حساسیّت جناح‌هاى سیاسى را برنیانگیزد و حکومت‌ها به تحریف قرآن رو نیاورند.
با توجه به علم خداوندى از حوادث و رویدادهاى بعد از زمان پیامبر(ص) اگر در قرآن به امامت امام علی(ع) و یازده گوهر امامت از نسل آن حضرت با صراحت یاد می‌شد، مخالفان سیاسى دوازده گوهر امامت، به جاى گفتن «حسبنا کتاب الله» مى گفتند: ما قرآن را هم قبول نداریم، یا می گفتند: برخى از آیات قرآن تحریف شده است، و یا در پى مقابله بر مى آمدند و می‌کوشیدند اسم‌ها را تغییر دهند و به جاى امامت امام علی(ع) امامت فلان فرد را درج ‌کنند. در چنین وضعیتى حکومت نه تنها پشتیبان حفظ قرآن نمى شد، بلکه یکی از عوامل تحریف قرآن مى‌بود.
آیات سیاسی، یا به عبارتى رساتر آیاتی که به گونه اى از بار سیاسى بهره مند است و برخى از جناح‌هاى سیاسى مى تواند به نفع حرکت سیاسى خویش از آن کمک بگیرد، نه تنها به صورت برجسته و مشخص نمود ندارد بلکه در لابه لاى دیگر آیات نیمه مخفى مانده است.
آیة تطهیر «انما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهّرکم تطهیراً». (4) دربارة عصمت اهل بیت نازل شده، لیکن پیامبر دستور می‌دهد که این آیه را میان آیاتى که دربارة‌زنان پیامبر است قرار دهند.

محمد امین (شیعه) بازدید : 30 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (0)
اگر ابوبکر و عمر منافق بودند چرا پیامبر(ص) که آگاه به این امر بود٬ به تدریج آنها را رسوا نکرد؟ در حالی که مردم سخنان پیامبر(ص) را قبول می نمودند؟
پاسخ :
پاسخ این سؤال ذکر چند نکته لازم است:
۱- پیامبر مأمور به حکم به ظاهر بودند و از طرف خداوند اجازه نداشتند که افراد منافق را بازخواست و یا بطور علنی رسوا نمایند. چنانکه در قسمتی از خطبۀ غدیر پس از اشاره به آیه: «آمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلي أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» می فرمایند: «به خدا سوگند كه مقصود خداوند از اين آيه گروهي از صحابه اند كه آنان را با نام و نسب مي شناسم ليكن به پرده پوشي كارشان مأمورم.» که البته این فرمان می تواند جنبۀ امتحان و آزمایش داشته باشد.
۲- مسلماً تصریح پیامبر به نام و بطور علنی آتش کینه و جنگهای داخلی را شعله ور می کرد و این با توجه به کثرت منافقان به مصلحت اسلام نو پا نبود. مهمترین کار پیامبر زدودن شرک و بت پرستی آشکار از جامعه و برقراری کلمه توحید بوده است نه مبارزه آشکارا با پدیده نفاق. مبارزه علنی با نفاق، مأموریت خطیری است که بر عهده آخرین وصیّ پیامبر نهاده شده است.
۳- در قبول سخنان پیامبر توسط مردم نیز جای بحث است. چراکه وقتی واقعه غدیر با آن عظمت را که سخنی ایجابی بود، انکار کردند، و ولایت حضرت علی(علیه السلام) را نپذیرفتند، چطور می توان انتظار داشت که این نفی را که سخنی سلبی است، بپذیرند. هر چند که پیامبر با نشانه ها و اشاره ها و کنایه های فراوان، منافق بودن آنان را برای اصحاب روشن نموده اند. (العاقل یکفی بالاشارة )
محمد امین (شیعه) بازدید : 3 دوشنبه 13 آذر 1391 نظرات (0)

مناظرات مرحوم آیت الله العظمی حاج سید عبدالله طاهری شیرازی با علمای اهل سنت در مکه و مدینه

مرحوم آیت الله شیرازی از علمای برجسته شیعه و حوزه علمیه نجف بودند که در سال 1361 هجری قمری به قصد زیارت خانه خدا به مکه معظمه مشرف شدند و در ضمن ادای مناسک حج، گفتگوها و بحثهایی با اهل تسنن انجام داده که پس از مراجعت به نجف اشرف بنا به تقاضا و اصرار برخی از علمای شیعه، این گفتگوها به صورت کتابی با عنوان «الاحتجاجات العشره دلیلهای دهگانه» جمع آوری شده که من بخش هایی کوتاه از این کتاب ارزشمند را برای استفاده همه دوستان شیعه و سنی را در ادامه مطلب بخوانید...

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 87
  • بازدید کلی : 337